نوشتنم نمی آید
پس از مدتها اما دست به قلم برده ام تا این زنجیره ی منفور ننوشتن را پاره کنم
چرا که نوشته ها بیشتر از هر قطعه عکسی، یاداور روزهای پرتب و تابمان را دارند
تب هایی از جنس کرونا
تب هایی از جنس دوری
تب هایی از جنس خانه نشینی
پاییز
ای مسافر خاک آلود
جز برگهای مرده و خشکیده
دیگر چه ثروتی به جهان داری
.
حالا دوم مهر هزارو سیصد و نمیخواهم بدانم چند است
و من.
مفتخر شدم
مفتخر شدم به دیدن اولین پاییز
اولین پاییز زندگانی ام
آخر
چگونه بگویم
باتو همه چیز از نو شروع شد
پایانِ امتحانات پایان ترم چهارم هم رسید
دوازدهمین روز
از چهارمین ماه
به لطف کوچولویی و خوشمزه بودن سوالات پاتولوژی و تقلب های کار راه بنداز سلامت این دو تا امتحان هم به خوبی و خوشی گذشت و خستگی شب زندهداری دیشب پای فصل سه از سریال ومپایردیزیز رو شست و برد
درباره این سایت